باغ رفتن فرانه
سلام دوستان.
چندوقت پیشارفته بودیم باغ.توی راه فرانه خانم از شیشه ماشین به همه مردم روستا سلام میکردوکلی دلبری.
وقتی که رسیدیم شروع کرد به دنبال کردن مارمولک های بیچاره.بعد از اون هم چند تا عکس قشنگ گرفت.اینم عکساش:
بعداز اون اینقدر بازی کردوشیطونی کرد که تو راه برگشت ازباغ خوابش برد ووقتی که خواستیم ازش عکس بگیریم چشماشو باز کرد وسرانجام عکسش خیلی بامزه افتاد.اینم عکسش:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی